این مقاله سعی کرده است با در نظرداشتن حقوق خانواه در ایران و عرف خاص یک منطقه، به مقایسه و چگونگی تعامل و تعارض قانون با جریان سنتی (عرف) در آن منطقه بپردازد. برای دستیابی به این هدف ازپرسش نامه کتبی به عنوان ابزار اصلی و در کنار آن، پرسش وپاسخ شفاهی در قالب گفتگوی صمیمانه استفاده شده است. در پرسش نامه نیز برخی مواد قانونی که احتمال برداشتی متفاوت از آنها میرفت، انتخاب شده است. در نهایت آنچه که از میزان و نحوه پاسخگویی به سوالات برداشت میشود، روند رو به رشد تعامل عرف با قانون است که از گذر زمان و کمرنگ تر شدن جریان سنتی همراه با بالارفتن سطح سواد و آگاهی افراد نسبت به حقوق خویش سرچشمه میگیرد. اگر چه با وجود حاکمیت مقتدر عرف در زندگی روزمره، تعارضات انکار ناپذیری نیز وجود دارد. از نتایج به دست آمده در این تحقیق میتوان به تعریف نامزدی و الزام آور بودن آن، ازدواج مجدد و تعلق و مطالبه مهریه از جانب زوجه که در تعارض با قانون هستند و تعریف و عدم تعهدآور بودن خواستگاری و استرداد هدایا، ثبت ازدواج در دفاتر رسمی، تربیت فرزندان، روش طلاق گرفتن و تعلق ارث و موضوع وصیتنامه در تعامل با قانون میباشند، نام برد.